سنت كتابسازي در ايران، از سابقة ديريني برخوردار است: بنابر كهنترين روايت در اينباره، كتاب اوستا بر پوست گاو آراسته به آب زر نوشته شده بود كه در آثاري چون نامة تنسر و مروج الذهب مسعودي و تاريخ طبري ، نيز اين گزارش نقل شده، كه نسخهاي اوستا با خط زرين بر دوازده هزار پوست گاو نگارش يافته بود. به نوشتة ثعالبي مرغني (حدود 410ق.): « كه زرتشت كتابي در بلخ به گشتاسپ شاه آورد، كه آن را بر پوست دوازده هزار گاو نوشتند، و هر كلمه را در پوست كنده, قشري را از طلا در آن قرار دادند» آثار ايرانيان پيش از اسلام ، بيشتر بر الواح گلي و سنگي و پوستهاي دباغي شدة گاو و گوسفند و گاه بر «توز» - پوست «خدنگ» - و كاغذ حصيري قديم (پاپيروس) و مانند آنها نقش ميبسته است و معمولاً قلمهاي آهني يا چوبي و ني به كار ميبردهاند.
به نوشتة حمزة اصفهاني (350ق./960م. ): « در ايام ملوك اشكاني بعد از اسكندر 70 كتاب اين سرزمين را در علوم نجوم و طب و فلسفه و كشاورزي، به يوناني و قبطي ترجمه كرده بودند». و در سنة 350ق. پنجاه عدل از اينگونه كتابهاي نوشته بر پوستها را از بناي قديم جي-سارويه در اصفهان يافتند.
در قرن بيستم ، در كاوشهاي باستان شناسي آسياي ميانه در نسا، و كشف قبالههاي اورامان،و برخي اسناد تحريري بر چرم گاو و الواح به زبان پارتي همگي گواه استواري است بر سابقة كتاب نويسي و كتاب سازي ايرانيان در دورههاي پيش از اسلام.
بيگمان در ايران پيش از اسلام بجز آثار ديني ، كتابهاي ديگري هم وجود داشته است؛ به ويژه در عهد ساساني، كتابهايي به زبان پهلوي در دست بوده كه بعدها به دست مسلمانان به عربي ترجمه شد. كتابهايي همچون خداينامه، كليله و دمنه و هزار افسانه، سند بادنامه، ويس و رامين و جز اينها، همگي از آثار پيش از اسلام به زبان عربي و پارسي برگردانده شدند. با اينهمه ، سنت كتاب نويسي و رواج كتاب، در ايران قدم ، با دورة پس از اسلام قابل مقايسه نيست. كهنترين نسخة خطي از آثار ايراني كه به زبان فارسي دري نگارش يافته، يكي كتاب الأبنيه عن حقايق الأدويه تأليف ابومنصور هروي، به خط شاعر معروف اسدي طوسي سرايندة گرشاسب نامه است با تاريخ كتابت در سال 448ق. كه اينك در كتابخانة ملي وين نگهداري ميشود و ديگري شرح تعريف كلابازي، مكتوب به سال 473ق. كه در موزة كراچي محفوظ است، نسخة ديگر هدايه المتعلمين تأليف اخويني ، مكتوب به سال 478ق. كه در بادليان آكسفورد نگهداري ميشود و ديگري كتاب ترجمان البلاغه محمدبن عمر رادوياني ، مورخ 507ق. كه در تركيه به دست آمده است.
البته از دو اثر ديگر نيز نام بردهاند: يكي كتابي به خط و تأليف بيهقي كه در نيشابور پيدا شده و تاريخ كتابت آن نزديك به سال 430ق. است. و ديگري پيمان نامه بيع متعلق به سال 401ق. كه مارگليوث براي نخستين بار در سال 1910م. آن را منتشر كرد. توجه به كتاب و تأسيس كتابخانهها پس از حملة مغول در عهد حكومت و وزرايي مانند خواجه رشيدالدين فضل الله همداني و خواجه نصيرالدين طوسي و دو برادر دانشمند عطامك و شمس الدين صاحب ديوان جويني ، و نشر كتاب و تزيين آن موجب شد كه هنر كتاب سازي رونق و شكوه گذشته را بازيابد و از آن دوران يادگارهاي پرارزش از هنر كتاب سازي به جاي ماند. بهترين نمونه از آثار آن عهد را ميتوان نسخهاي از جامع التواريخ خواجه رشيدالدين فضلالله وزير دانست كه مجالس نقاشي آن را هنرمند شهير دوران مغول احمد موسي طي هفت سال (707-714 ه.ق) ترسيم كرده است و اينك در كتابخانة پادشاهي آسيايي لندن نگهداري ميشود. نمونة ديگر ، نسخه اي از كتاب منافع الحيوان تأليف بُختيشوع كه 94 تصوير دارد و آن را به دستور غازان خان تهيه و ترسيم كردهاند و در موزة متروپوليتين محفوظ است. تزيين قرآن مجيد نيز در اين دوران ، زيباتر و كمال يافتهتر از تزيين كتابهاي ديگر بوده است. از سال 750 ق. هنرتذهيب و مجلس آرايي در كتاب سازي رو به ترقي و كمال نهاد و در دورة تيموريان دامنة كتاب سازي و كتاب آرايي بسيار وسيع شد. در تبريز و شيراز و به ويژه هرات، اين هنر به مدارج عالي خود رسيد.
|