در فرهنگ هند و ايراني، مهر يا ميترا، (عهد و پيمان)، ايزدي پر اهميت و مظهر نظام اخلاقي و قضايي، يا به تعبير ديگر عهد و قانون بوده است و نام او خود اشارهبدين معني دارد. در انديشه ايرانيان باستان ، مهر كه زندگي اين جهاني انسان را بايد سامان دهد، همواره چهره قضايي دارد، خداي نظم اجتماعي است كه همه طبقات جامعه را متحد ميسازد. انديشه ايراني در روابط حقوقي خود بر يك اصل اساسي تكيه داشت: پايبندي به پيمان. مؤمن هرگز نميبايست پيمان خود را بشكند، «زيرا پيمان چه با دروغ پرست و چه با راستي پرست»، بايد محترم شمرده ميشد. اين باور خود نشان از انديشهاي عميقتر داشت و آن اين بود كه در نگاه ايرانيان باستان، مراتب گوناگون اجتماع انساني، خانواده، ده، ناحيه و كشور، بر اساس گونههايي از «پيمان » پديد ميآمد سست انگاري اين پيمانها، به انحطاط و متلاشي شدن آنها منجر ميشد.
اشه/ ارته، در انديشه باستاني هند و ايراني در نگرش وسيعتر نظم حاكم برجهان است و در مفهومي محدودتر عبارت از نظامي از بايدهاست كه به زندگي اجتماعي انسان و به رابطه انسانها با يكديگر نظم ميبخشد. اينكه ارته، در فرهنگ ايراني افزون بر مظهر نظام مندي ، مظهر پادشاهي و فراواني نيز گشت، خود گواهي است بر آنكه در انديشه باستاني ايرانيان، ثبات سياسي و رونق اقتصادي جز با اجراي عدالت امكان پذير نبوده است. |