در طي سدههاي نخست اسلامي، فرق گوناگون محكمه از بياهسه، ثعالبه، صفريه و اباضيه نسبي در بخشهاي مختلف ايران دست به دعوت زده، و هر يك به توفيقي نسبي در حوزهاي جغرافيايي دست يافتهاند؛ اما بايد توجه داشت كه در صحنه ايران، نمونههايي بس اندك از حركت سياسي اين گروهها ثبت شده است. به عنوان نمونه، در سخن از ثعالبه نمونهاي در خور ذكر خروج شيبان بن سلمه در ايام ابومسلم و همكاري او با ابومسلم در جنگ بر ضد بني اميه است كه موجب شد تا قاطبه ثعالبه به سبب همين همكاري او را طرد و تكفير كنند و از وي برائت جويند .
در جست و جوي نمونهاي ديگر، در شمال غربي ايران در سده 4ق/10م به طور جسته و گريخته از حضور «خوارجي» اطلاع داريم كه بر پايه شواهد متعلق به گروه صفريه بودهاند و نتيجه سياسي حضور اين گروه، پابگيري حكومت خارجي ديسم كردي در دهههاي 3و 4 از سده4ق در آذربايجان و اران است.
|