بافندگي: هنر بافندگي روستايي در گوشه و كنار كشور بر حسب فراهم بودن مواد خام به صورتهاي تخصصي درآمده است كه عاليترين مرحله را ميتوان در پارچههايي بافته شده از حرير ساده، ابريشم زربفت و مخمل ابريشمي دورهي صفويه كه به عصر طلايي و درخشان بافندگي شهرت دارد، مشاهده نمود.
صنعت حرير بافي در قرن 9 ق در خراسان، گرگان، طبرستان، گيلان، آذربايجان و فارس رونق داشته است، ولي امروزه بيشتر در اصفهان و يزد و كاشان ديده ميشود. ترمهبافي و تهية شالهاي ابريشمي نيز در كرمان به مراحل عالي رسيده است كه امروزه هم شماري از نساجان بدان ميپردازند. يكي ديگر از منسوجات تخصصي دستي، بافتن عباست، كه بهترين نوع آن در نائين فراهم ميشود. بجز نايين در كوهپايهي اصفهان، كرمان، شادگان و شوشتر كارگاههاي فراواني به توليد آن اشتغال دارند.
قالي بافي: مهمترين صنعت دستي در ايران قاليبافي است كه شهرت جهاني دارد و در اقتصاد ايران پس از نفت نقش عمدهاي را داراست. قاليبافي صنعتي است كه صدها هزار ايراني در مراحل مختلف توليد و داد و ستد آن (از جمله ريسندگي پشم و پنبه، نقشهكشي، رنگرزي, توليد ادوات فلزي و ابزارهاي كار، تهية كارگاهها، پردازش، نقل و انتقال، انبار كردن، باربندي و ...) اشتغال دارند و مبالغ هنگفتي در آن سرمايهگذاري ميشود. در 1375 ش قالي بافان ايران 1.346.282 قطعه فرش با 4.674.525مـ 2 مساحت با ارزش 1.580.962 ميليون ريال به حساب خود و 807.377 قطعه با 2.33.349مـ 2 مساحت با ارزش 288.230 ميليون ريال به حساب ديگران توليد كردهاند. در همان سال 861.229 خانوار با شمار 5.414.710 نفر از جمعيت كشور به توليد قالي و قاليچه اشتغال داشتهاند.
بجز قالي و قاليچه در ايران مقادير بسياري فرشهاي ايلاتي توليد ميشود كه در اندازههاي كوچكتر نقشهاي مخصوص به خود دارد. در 1375 ش بافندگان گليم و زيلو 151.990 قطعه با 489.687 مـ 2 مساحت با ارزش 32.850 ميليون ريال به حساب خود و 173.804 قطعه برابر با 545.175مـ 2 مساحت با ارزش 12.735 ميليون ريال توليد كردهند در همان سال در سطح كشور 40.442 خانوار با جمعيت 282.049 نفر در توليد گليم و زيلو اشتغال داشتهاند.
فلزكاري: در بسياري از آثار كه از حفريات باستانشناسي به دست آمده، زيور آلات مسي يا طلايي مشاهده گرديده كه وجود آنها از قدمت و كمال هنر زرگري در فلات ايران حكايت ميكند. اين هنر به سبب ارزش طلا در طول تاريخ پايدار مانده، و همواره رو به كمال رفته است، تا جايي كه در حال حاضر كارگاههاي زرگري كه تمام كار آنها با دست صورت ميگيرد، در بيشتر شهرهاي ايران رونق دارد. در اين كارگاهها بجز النگو، گردنبند، گوشواره و انگشتري كه مطلوب دائمي خانمهاست، مصنوعات طلايي و نقرهاي ديگر مانند سيني و دستگيرهي استكان، گلدان، شمعدان و اشياء قيمتي ديگر نيز به دست هنرمندان زرگر ساخته ميشود. كارگاههاي زرگري در بيشتر استانهاي كشور و مخصوصاً در اصفهان، خراسان، آذربايجان و مازندران وجود دارد كه نيازمنديهاي محلي را مرتفع ميسازد.
قلم زني ظروف مسي از هنرهاي قديمي است كه در دورانهاي درخشان اسلامي مراحل كمال خود را پيموده، و آثار آن با نقشهاي بديع و يا نوشتههايي از آيات قرآني و آثار ادبي و فرهنگي اكنون زينت بخش موزههاي بزرگ جهان است. از جمله صنايع فلزي ديگر ميتوان از ورشو سازي در بروجرد، چاقوسازي در زنجان، قاشق و چنگال سازي در نجف آباد و جز آنها نام برد.
سفالگري وسراميك: ساختن ظروف سفالي را قديمترين كاردستي بشر دانستهاند كه از روزگار بسيار دور مراحل كمال خود را طي كرده است. بنابر عقايدي زادگاه سفالگري فلات ايران بوده، و از اين سرزمين است كه چندين هزار سال پيش از اين ( احتمالاً 10 تا 12 هزار سال) به جاهاي ديگر راه يافته است. صنعت سفالگري پاسخگوي نيازمنديهاي هميشگي در زندگي شهري و روستايي فلات ايران بوده كه در دورههاي درخشان اسلامي به كمال رسيده است. در آن زمان نيشابور يكي از مراكز مهم تهية انواع ظروف سفالي بود و توليدات آن با آياتي قرآني و نقوش اسلامي مزين ميشد، و امروزه زينت بخش مجموعههاي گرانبهاي شخصي و موزهها به شمار ميآيد.
ديگر صنايع دستي: در خاتمسازي شيراز، اصفهان و تهران؛ در ميناكاري اصفهان، كاشان و تبريز؛ در منبت كاري آباده؛ و در صنايع چوبي اروميه، سنندج و ديگر شهرها را ميتوان نام برد. |